معنی وی وا - جستجوی لغت در جدول جو
وی وا
نام روستایی در هزارجریب بهشهر
ادامه...
نام روستایی در هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وی وی
(وُ وُ)
در تداول کلمه دال بر تعجب است و حیرت. (فرهنگ فارسی معین) :
به حیرت گفت زال مولع زر
که وی وی جان مادر! جان مادر!
نزاری
ادامه...
در تداول کلمه دال بر تعجب است و حیرت. (فرهنگ فارسی معین) :
به حیرت گفت زال مولع زر
که وی وی جان مادر! جان مادر!
نزاری
لغت نامه دهخدا
کارلوی واری
(لُ وی)
در آلمانی ’کارلسباد’. شهری از چک اسلواکی (بوهم) نزدیک ’اژه’ دارای 25000 سکنه. آب معدنی گرم دارد و محل بلورسازی است
ادامه...
در آلمانی ’کارلسباد’. شهری از چک اسلواکی (بوهم) نزدیک ’اژه’ دارای 25000 سکنه. آب معدنی گرم دارد و محل بلورسازی است
لغت نامه دهخدا
کوی وانهاده
(دَ / دِ)
لقیط. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوی یافت. و رجوع به کوی یافت شود
ادامه...
لقیط. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوی یافت. و رجوع به کوی یافت شود
لغت نامه دهخدا
تصویر وی وی
وی وی
کلمه دال بر تعجب و حیرت: (بحیرت گفت زال مولع زر که وی وی جان مادر، جان مادر خ) (نزاری از قول زنی فرنظا)
ادامه...
کلمه دال بر تعجب و حیرت: (بحیرت گفت زال مولع زر که وی وی جان مادر، جان مادر خ) (نزاری از قول زنی فرنظا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر وی را
وی را
ضمیرمنفصل سوم شخص مفرد درحالت مفعولی: (امیر وی را گفت)
ادامه...
ضمیرمنفصل سوم شخص مفرد درحالت مفعولی: (امیر وی را گفت)
فرهنگ لغت هوشیار
وا وا
آب معدنی
ادامه...
آب معدنی
فرهنگ گویش مازندرانی